با تبلیغات نتیجه محور سودت رو ببر بالا!

همه ما می دونیم هر کسب کاری، اول از همه چیز برای رشد کردن نیاز به تبلیغ و ارائه دادن خودش داره. روش های مختلفی هم برای تبلیغ کردن وجود داره. هر کدوم هم هدف مختص به خودش رو داره. حالا تبلیغات نتیجه گرا یا نتیجه محور چه ربطی به بحث ما داره؟ بیاید تا بهتون بگم.

 

تبلیغات اصلا چیز تازه ای نیست. اما از گذشته تا به الان انواع و اقسام روش ها براش به کار گرفته شده. یکیش مراجعه کردن به آژانس های تبلیغاتیه. یعنی مشتری به این آژانس ها پول میده تا براش تبلیغ انجام بشه. در گذشته مشتری ها دستمزد اقدامات و خدماتی که در روند تبلیغات انجام می شد رو پرداخت می کردن. نتیجه اش هم مهم نبود. یعنی اگر یه استراتژی تبلیغاتی جواب نمی داد و به اصطلاح انگلیسی فلاپ میشد، گردن آژانس تبلیغاتی نبود. چون اون تمام تلاششو کرده تا به ازای دستمزد دریافتیش بهترین اقدامات رو برای دیده شدن اون کسب و کار انجام بده. به این روش میگن تبلیغات عملکرد گرا.

بیزنس ها وقتی دیدن در مواردی هزینه های هنگفتی برای تبلیغات میدن و نتیجه ای نمی¬گیرن، به فکر چاره افتادن. از طرفی این وسط کسایی که وظیفه شون ارائه خدمات تبلیغاتی بود مقصر شناخته می شدن که سر مشتری هاشون کلاه گذاشتن. چون نتیجه دلخواه رو ارائه نداده بودن.

ما می دونیم که آینده بازاریابی و خرید و فروش به سادگی قابل پیش بینی نیست. وضعیت بازار، سلایق مشتری ها، وضعیت اقتصادی کشور ها، ارزش واحد پولی و هزار و یک چیز دیگه می تونه رو کسب و کارها تاثیر بذاره. بعد ها مشتری های خواهان تبلیغ و تبلیغ کننده ها بعدا به درک این قضیه رسیدن. اینجا بود که تبلیغات نتیجه گرا وارد کار شد.

 

تبلیغات نتیجه گرا،  نوعی استراتژی تبلیغاتیه که در اون افراد بازاریاب اثربخش بودن تبلیغات انجام شده رو با سودی که در انتها نصیب شون میشه می¬سنجن و نه اقدامات انجام شده. بر اساس همین هم به تبلیغ کننده ای که ازش خدمات گرفتن، دستمزد میدن.

پس در واقع تفاوت این نوع تبلیغ نسبت به گذشته، توی تغییر دیدگاه بازاریاب هاست. در این نوع نگرش، به جای این که به بازاریابی به عنوان منبع درآمد نگاه کنیم، اون رو منبعی برای سود کردن می دونیم. در واقع ما اینجا ما به انجام اقداماتی می پردازیم که می تونه باعث سود دهی بشه.

 

شما با این تغییر دیدگاه راجع به هدف تبلیغات، هزینه های خودتون رو مدیریت می کنید. چطور؟ با سنجیدن معیار های سودی دهی که در اولویت هستند. قبل از اینکه بیشتر وارد بحث بشیم، باید بگم که اینجا مدیریت کردن صرفا به معنای کم مصرف کردن نیست. یعنی چی؟ یعنی این که شما بیشتر بودجه ای که توی جیبتون هست رو متمرکز می کنید روی اثر بخشی تبلیغات.

 

برای مثال در نظر بگیرید که قصد دارید در اینستاگرام برای محصول آرایشی که دارید تبلیغ کنید. یک راهش این که از بیوتی بلاگرها بخواهید در ازای پرداخت دستمزد براتون محصول رو تست و معرفی کنند. توی این وضعیت شما نباید به تعداد انگشت شماری از این بلاگر ها اکتفا کنید. ممکنه الان بگید خب هزینه اش خیلی زیاد میشه! خب باید بگم که درسته تبلیغات گرون درمیاد، اما از اون طرف نتیجه بخشیش قطعیه.

به طور خلاصه، هر چقدر که پول بدی آش می خوری!

 

شما به عنوان یک بازاریاب و صاحب کسب و کار، باید به تمام ابعاد بیزنس تون تسلط داشته باشید. برای مثال شما باید حواستون به مشتری ها، محصولاتتون و خدمات پس از فروش باشه. داشتن یک تصویر کلی به سود دهی شما خیلی کمک می کنه.

زیر نظر داشتن عملکرد رقباتون به شما این امکان رو میده که از تجربه هاشون استفاده کنید. اگر اون ها یک روشی رو در پیش گرفتن و شکست خوردن، شما مطمئن بشید همون اشتباه رو تکرار نکنید. این مسئله درباره موفقیت های رقباتون هم صدق می کنه. در نتیجه، عملکرد رقبای شما در برنامه ریزی شما یرای اجرای تبلیغات مهمه.

یادتون باشه کارمندای شما یکی از راه های کلیدی شما برای رسیدن به سود دهی هستن. پس یادتون نره که اونا رو به فعال بودن تشویق کنید تا به نتیجه دلخواه تون برسید. پاداش دادن بهشون هم فراموش نکنید!

در مواردی که شما در تبلیغاتتون محصولی رو ارائه می دید دریافت بازخورد از مشتریان خیلی مهمه. شما تا نپرسید و اونها  تشویق به نظر دادن نکنید، هیچوقت کیفیت عملکرد رو نخواهید دید.

شما از طریق شناسایی نیاز مشتریان تون می تونید محصولتون رو طوری طراحی کنید که پاسخگوی نیاز های مختلف افراد باشه. در این صورت، با پاسخگویی درست، افراد بیشتری برای خرید جذب می شن.

 

برای این که شما بتونید استراتژی تبلیغات بر پایه نتیجه رو پیاده کنید، چند روش هست:

• پرداخت هزینه به ازای تعداد مشخصی از نمایش داده شدن تبلیغ

• پرداخت هزینه برای تعداد مشخصی کلیک بر روی تبلیغ

• پرداخت هزینه به ازای تعداد فروش مستقیم از تبلیغ

• پرداخت هزینه به ازای تعداد سرنخ فروش

• پرداخت هزینه به ازای انجام اقدام های تبلیغاتی

• پرداخت هزینه برای تعداد دانلود

ضمن همه این موارد، به یاد داشته باشید که هیچ چیز نمی تونه جای برند سازی برای ایجاد تقاضا رو بگیره. یعنی محصول شما باید توی تبلیغاتتون برجسته و منحصر به فرد به نظر برسه. این امر باعث کنجکاوی و جذب مشتری میشه.

 

در آخر می خوام بگم درسته که سود های کلانی از تبلیغات نتیجه محور حاصل شده، اما یادتون باشه هیچوقت در تبلیغات تک بعدی نباشید. لازمه ی کسب سود از تبلیغات، به کار گرفتن بازاریابی 360 درجه است.

برای خواندن مطالب بیشتر درباره بازاریابی 360 درجه اینجا کلیک کنید.